وقتی صحبت اشتغال در میان است به نظر یک حلقه طلایی گمشده است که شاید هدف متحرک خیلی از سازمان های حقوقی و افراد حقیقی باشد. یک حلقه طلایی که اگر باشد هویت آدمی را تکمیل می کند. که اگر باشد و درست و حسابی هم باشد حوزه های دیگر مانند سلامتی، مسکن، ازدواج و تحصیل را تحت الشعاع خود قرار داده و به عبارتی بیمه می کند. اما در شرایط فعلی ایران که دولت رو به کوچک شدن است و سیاست گذاری ها به سمت خصوصی سازی پیش میروند برنامهریزی برای اشتغال نیاز به ملزومات زیادی دارد.
این موضوع وقتی نگاهمان را به سمت جامعه هدف برمیگردانیم خاص تر و به مراتب دشوارتر میشود چرا که فراهم کردن مقدمات و تسهیل شرایط اشتغال برای ایشان به مراتب انرژی برتر است. البته این تکلیف ، زمانی که خود را در چارچوب سیاست های کلی نظام قرار میدهیم نمود بیشتری دارد.
در نظر داشته باشید محدودیت های فیزیکی، روانی و اجتماعی گروه های هدف، عدم آمادگی شغلی آنان از جنبه های مختلف، درصد بالای نرخ بیکاری خاصه در استان خراسان رضوی که از متوسط کشوری بیشتر و در بین معلولین فراوان تر است چقدر میتواند برای تسهیلگری اشتغال مددجویان چالش و تنگنا ایجاد کند.
البته در این میان تلاش های زیادی صورت می گیرد. وجود دفاتر مختلف توانمند سازی در حوزه های تخصصی و حوزه اشتغال در این معاونت همه حکایت از تلاش برنامه ریزان بهزیستی بابت توانمند سازی جمعیت هدف دارد.
طی یک دهه گذشته طرح ها و مدلهای زیادی در حوزه اشتغال رونمایی شده که بررسی نتایج حکایت از این دارد که هیچ طرحی نمی تواند یک نسخه کامل و عملیاتی برای همه بیکاران باشد. وجود زندگیهای مختلف شغلی و آدم های مختلف با روحیات متنوع، همه و همه از یک واقعیت پرده برمی دارد و آن اینکه نسخه واحد پیچیدن برای همه نمیتواند پاسخگوی نیازهای عدیده باشد و برای هر کس به اقتضای روحیه، علاقه، تلاش، امکانات، سرمایه اجتماعی و ویژگیهای دیگر، هدایت گری خاص او صورت میگیرد.
بالطبع با توجه به نیازهای متفاوت انسان ها در زمینه اشتغال، مدل های گوناگونی هم وجود دارد. در این خصوص شاید بتوان گفت ما برای جمیعت هدف یک سلف سرویس اشتغال داریم که شخص واجد شرایط بسته به ذائقه و توانش از آن سهمی می برد. بعضی ها دنبال خوداشتغالی و برخی هم دنبال استخدام نزد کارفرما هستند. یک عده صاحبان کسب و کارهای نو و عده دیگر دنبال کار در منزلاند.
بین تمام گزینه هایی که دستگاه های مختلف برای اشتغال پیشنهاد می کنند هم پوشانی زیادی وجود دارد. مثلا سازمان های حمایتی، همه، مشوق های بیمهای و تسهیلات اشتغالزایی دارند ، البته با دستورالعملهای کم و بیش مشابه و روشهایی که اندک تفاوتهایی با یکدیگر دارند.
یکی از جدیدترین الگوهایی که در سال جاری، نظر حوزه اشتغال استان را به خودش جلب کرد الگوی شبکه توسعه اجتماعی بانک رسالت بود. در این مدل، هماهنگی و هدایت طرح ، تعریف و طراحی محصول، تامین مواد اولیه ، کمک به فروش محصولات ، پایش و کنترل طرح و … همه و همه توسط مجریان شبکه پیاده سازی و اجرا می شود . این مدل هماهنگ با اهداف اقتصاد مقاومتی و در راستای تسهیل اشتغال پایدار طراحی شده و باعث توسعه فرهنگ کارآفرنی و متعاقبا مهاجرت معکوس میشود.
در این میان همیاران بانک رسالت همپای متقاضیان تسهیلات، صفر تا صد کار را همراهی و ارائه طریق میکنند . این همیاران که به نوعی مددکاران و مشاورین فوق حرفه ای محسوب می شوند بدون اینکه در شعبه ای حضور داشته باشند در دل گدار کسب و کار ایفای نقش می کنند. آموزش های هر روزه ای که این گروه دریافت می کنند نوین و مبتنی بر دانش روز است و تمام روش های سنتی را پشت سر نهاده اند.
اولین قدم آنها بعد از اعتبار سنجی متقاضیان و موضوع ضمانت، استعداد سنجی است. تسهیلات در راستای کسب و کارها و رسته های برجسته مطابق با الگوی اقتصاد مقاومتی که به نوعی نیاز جامعه می باشد پرداخت می شود. چرخه به معنای واقعی وجود خارجی دارد. همانطور که از اسم الگو مشخص است ( شبکه توسعه اجتماعی ) این بانک هدفش سودآوری نیست بلکه در پاسخ به نیاز اجتماعی طراحی شده است.
این بانک به دنبال کاهش شعب بانکی خود و در نهایت برای افق 1400 بانکداری بدون شعبه را ترسیم نموده است. دست اندرکاران این برنامه از بستر الکترونیک که بخش قابل تعمقی از فرایند کار است برای این دورنما بهره می گیرند.
در این فرایند هیچ وجه نقدی بین متقاضی و بانک رد و بدل نمی شود بلکه در قالب هایی مثل بن یا شارژ حساب در اختیار افراد قرار داده می شود.
در حال حاضر این الگو به صورت پایلوت در دو شهرستان بردسکن و نیشابور در حال انجام است .
سمیه حسینی
کارشناس اشتغال بهزیستی نیشابور